5 نکته برای اطمینان از موفقیت در انجام هر کاری

چگونه به نظر می رسد که برخی افراد در هر کاری که قرار است انجام دهند موفق می شوند؟ آیا راهی وجود دارد که هر کسی بتواند آن را طی کند تا در هر کاری که انجام می دهیم، موفقیت را تضمین کند؟ با مشاهده دنیای اطراف و مطالعه افراد موفق، به زودی متوجه می شویم که در واقع جاده ای فرسوده به سوی موفقیت وجود دارد. و هر کسی که مایل به ماندن در این دوره است می تواند این مسیر را طی کند. تنها چیزی که نیاز دارید نگرش و روش درست است.
وقتی به افرادی که موفق می شوند و دیگران که شکست می خورند نگاه می کنیم، متوجه می شویم که ویژگی ها و عادات مشترکی برای هر کدام وجود دارد. صرف نظر از تلاش، قوانینی وجود دارد که بر موفقیت حاکم است و آنها روشن و ثابت هستند. این راهنما مسیری را که میتوانید برای اطمینان از موفقیت در هر کاری که انجام میدهید دنبال کنید، ترسیم میکند. این برنامه را دنبال کنید و همانطور که خواهید دید موفقیت قطعی است.
موفقیت چیست؟
اگر از صد نفر بخواهید موفقیت را تعریف کنند، احتمالاً صدها تعریف مختلفی دریافت خواهید کرد. اما موفقیت در یک جمله میتواند به این صورت باشد: دستیابی به اهداف. به عنوان مثال، اگر هدف شما این است که به عنوان پزشک با بیماران زیادی کار کنید، پس با رسیدن به این هدف در این زمینه موفق شدهاید. اگر هدف شما داشتن خانواده، خانهای خوب، فرزندانی که بتوانید به آنها افتخار کنید و یک شغل قابل احترام است، تنها با دستیابی به این اهداف میتوانید بگویید موفق شدهاید.
اما چه کسی موفقیت شما را تعریف میکند؟ شما به تنهایی این کار را انجام میدهید. بر اساس اینکه چه چیزی برای شما مهم است، شما شرایطی را برای دستیابی به موفقیت یا شکست در زندگی خود ایجاد میکنید. اگر برای شما موفقیت به معنای زنده بودن است، آنگاه هر روز از زندگی خود موفق هستید. اگر احساس میکنید تنها با داشتن درآمد روزانه یک میلیارد دلار میتوانید واقعاً موفق باشید، در این صورت موفقیت برای شما چالش بسیار بیشتری خواهد داشت.
اینم تعریف خودم:
“تنها زمانی میتوانم شکست بخورم که تسلیم شوم و چیزی یاد نگیرم و به هیچ وجه خودم را بهبود نندازم. اگر چیزی را تا انتها ببینم، حتی یک چیز مفید را یاد بگیرم یا خودم را به نحوی بهبود بخشم، موفق شدهام.”
با این تعریف، موفقیت کاملاً در کنترل من است و عملاً امکان شکست برای من وجود ندارد. خودم را برای موفقیت آماده کردهام. اکنون ممکن است این را مسخره کنید، اما به دلیل این باور، من تمام تلاش خود را میکنم و میدانم که نمیتوانم شکست بخورم.
تصور کنید که این احساس را داشته باشید و بدانید که نمیتوانید شکست بخورید. با داشتن این باور، ترس خود را از دست میدهید. از امتحان کردن چیزی جدید نمیترسم، از شکست نمیترسم و به همین دلیل اعتماد به نفس زیادی دارم. به دلیل این نگرش، میتوانم به طور موثر به تمام امورم رسیدگی کنم و به اهدافی که برای خودم در نظر گرفتهام دست پیدا کنم. از ابتدا خودم را برای موفقیت آماده کردهام.
شاید شما هم این احساس را نداشته باشید، و این خیلی خوب است. شما نیاز ندارید. صرف نظر از تعریف شما از موفقیت، میتوانم روش سادهای را به شما نشان دهم که میتوانید برای اطمینان از موفقیت همیشه دنبال کنید. با این حال، بسته به اهداف و تعریف شما از موفقیت، ممکن است طولانی تر یا کوتاهتر طول بکشد. صرف نظر از این، مسیر موفقیت، روش دستیابی به آن، همیشه یکسان است.
5 گام برای موفقیت
با نگاهی به موفقیت، در تمام اشکال آن، متوجه میشویم که مسیر موفقیت از 6 مرحله تشکیل شده است:
- تصمیم بگیرید که چه میخواهید.
- با اطمینان اعلام کنید که به آن خواهید رسید.
- تلاش خود را بر روی تحقق هدف خود متمرکز کنید. اقدام کنید، حتی اگر انجام ندهید چگونه به آن دست خواهید یافت.
- مشاهده کنید که چه اتفاقی میافتد و رویکرد خود را تا زمانی که موفق شوید تنظیم کنید.
- برای سپاسگزاری و لذت بردن از موفقیت وقت بگذارید.
به افراد موفق نگاه کنید، خواهید دید که این همان الگویی است که استفاده میشود. بینهایت مثال در این مورد وجود دارد که قابل مطالعه است.
با در نظر گرفتن این مراحل، اولین چیز این است که بفهمید چه میخواهید.
مرحله 1: تصمیم بگیرید که چه می خواهید
هرگز از این مرحله فراتر نروید، تا زمانی که آنچه را که میخواهید مشخص کنید. اگر واقعاً چیزی را نمیخواهید، انگیزه نخواهید داشت. اگر تصویری که در ذهن شما از موفقیت شما وجود دارد به اندازه کافی قانعکننده نباشد، در طول مسیر در سختیها و زمین خوردنها پافشاری نخواهید کرد. شما باید مقصد خود را بدانید.
روشن شدن آنچه میخواهید میتواند چالش برانگیزترین کار باشد. چگونه میتوانید در مورد آنچه واقعاً میخواهید روشن شوید؟ در اینجا یک تمرین ساده است که میتواند کمک کند.
یک تکه کاغذ یا کامپیوتر خود را بردارید. در بالا بنویسید “واقعاً از زندگیم چه میخواهم؟” سپس یک پاسخ بنویسید. هر پاسخی دارید و اصلاً به آن فکر نکنید، فقط بگذارید از مغز شما بیافتد. شما هیچ تعهدی به آن ندارید، بنابراین مهم نیست که چه میگوید. سپس پاسخ دیگری را بنویسید. و یکی دیگر. این کار را بارها و بارها انجام دهید تا زمانی که پاسخی بیابید که شما را غرق در شادی کند و بدانید که این یک آرزوی گرامی است.
شما ممکن است خواستههای دیگری داشته باشید، اما زمانی که خواستههایی را پیدا کردید که عمیقاً با شما طنینانداز شد، تصمیم بگیرید که آن را هدف بعدی خود قرار دهید.
مرحله 2: اعلام کنید که به آن خواهید رسید
در رمان کلاسیک “فکر کن و ثروتمند شو” ناپلئون هیل، داستانی درباره هنری فورد، موسس شرکت خودروسازی فورد، ذکر میشود. در این داستان، فورد تصمیم میگیرد یک موتور V-8 تولید کند، اما مهندسانش این کار را غیرممکن میدانند. با این حال، فورد پایداری خود را از طریق اصرار بر انجام این پروژه به نمایش میگذارد. با تکیه بر این اصرار و عزم، مهندسان بلاخره راهحلی برای ساخت موتور V-8 پیدا میکنند.
این داستان نشان میدهد که اصرار و عزم میتواند موجب پیروزی در برابر چالشها و موفقیت در موقعیتهایی که به نظر غیرممکن میآیند، شود. این نکته مورد تأکید ناپلئون هیل در این داستان این است که با داشتن اعتقاد و اصرار به تحقق آرزوها و اهداف، حتی در مواجهه با مشکلات و موانعی که به نظر غیرقابل حل میآیند، میتوان موفق شد.
از جمله نقل قول آلبرت اینشتین نیز این موضوع را تأکید میکند؛ یعنی اهمیت تخیل و اعتقاد به تحقق آرزوها و رویاها در موفقیت در زندگی.
مرحله 3: تمرکز کنید و اقدام کنید
تمرکز قدرت است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که پر از حواس پرتی و سر و صدا است و مدام برای جلب توجه ما رقابت میکنند. هنگامی که دو مرحله اول برداشته شد، مرحله سوم نتیجه طبیعی است که در پی میآید، اگرچه لازم است برای حفظ تمرکز خود تلاش کنید.
هنگامی که روی جایی که میخواهید بروید متمرکز شوید، احساس میکنید مجبور به عمل هستید. و اگر مراحل یک و دو به آنها متعهد شده باشد، طبیعتاً به سمت هدف خود کار خواهید کرد.
در حالی که ممکن است ندانید چگونه میخواهید موفق شوید، مهم نیست. به قول مارتین لوتر کینگ جونیور:
“اولین قدم را در راه ایمان بردار. لازم نیست کل راه پله را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.»
مرحله 4: مشاهده و تنظیم کنید
صرف اقدام کافی نیست. در طول مسیر مرتکب اشتباه خواهید شد، اما نکته کلیدی این است که آثار اعمال خود را ردیابی کنید. وقتی برای اولین بار راه رفتن را یاد گرفتید، سعی کردید بایستید و دوباره به زمین افتادید. بلند شدید و دوباره امتحانش کردید و هر بار کمی چیزها را تغییر دادید تا اینکه درست شدید.
توجه دقیق و سازگاری لازم است. یک بار دیگر میتوانیم به سخنان انیشتین رجوع کنیم:
“دیوانگی: انجام یک کار یکسان و مکرر و انتظار نتایج متفاوت.”
مرحله 5: سپاسگزاری
به سادگی هیچ کلمهای برای تأکید بر اهمیت وقتگذاشتن برای قدردانی از آنچه دارید وجود ندارد. با تمرین، قدردانی میتواند در طول آمدن و رفتن زندگی در هم تنیده شود. وقتی احساس قدردانی میکنیم، چیزهای شگفتانگیز زیادی با این احساس همراه میشود و ما را به سوی پیروزیهای بیشتر سوق میدهد.
برای اینکه احساس قدردانی کنید، سعی کنید با صدای بلند، جمله تاکیدی زیر را بگویید:
“برای همه چیز ممنون. من هیچ شکایتی ندارم.”
آن را بارها و بارها بگویید تا زمانی که احساس قدردانی عمیقی داشته باشید.
سپس، 5 مرحله را تکرار کنید و میراثی از موفقیت را پشت سر بگذارید.